محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز؛ در حالی که سینما و تلویزیونهای کشورهای مختلف به تولید آثار نمایشی با محوریت چهرههای مشهور میپردازند و سینمای ایران هم در سالهای اخیر پرترههای زیادی را روانه پرده نقرهای کرده، همچنان جای خالی یک اثر آبرومند، خواه سینمایی و خواه تلویزیونی، درباره امام خمینی (ره) محسوس است.
سینما و تلویزیون، به مثابه قدرتمندترین رسانههای تصویری در عرصه بازنمایی آثار نمایشی، نقش بسیار مهمی را در زمینه شکل دهی به فرهنگ و اندیشه جاری در جوامع مختلف ایفا میکنند. در عرصه تولید آثار تاریخی، روایت دقیق از سرگذشت ملتها میتواند تقویت کننده انسجام ملی و خودآگاهی در یک جامعه باشد، حال آنکه روایت تخت و سهل انگارانه از یک سوژه تاریخی، به نوعی تحریف یا لااقل کم بهاکردن تاریخ را به دنبال خواهد داشت.
یکی از ژانرهای مهم نمایشی که در سالهای اخیر اوج گرفته و با اقبال گسترده مخاطبان فیلمها و سریالها در نقاط مختلف دنیا نیز همراه شده، ژانر زندگی نامه ای، بیوگرافی یا پرتره است. در این گونه نمایشی، روایت بر یک شخصیت متمرکز میشود و تلاش میکند تا هم زمان که تصویری کلی از زندگی و زمانه او به دست میدهد، به عمق شخصیت و ویژگیهای کمتر دیده شده شخص مورد نظر نیز بپردازد.
مهمترین وظیفه یک فیلم یا سریال زندگی نامهای ارائه یک تصویر واقعی و باورپذیر از شخصیت مورد نظر و نفوذ به عمق آن است. برعکس، اگر یک اثر بیوگرافیک به روایت موشکافانه و پرعمق مزین نباشد، جز مخدوش کردن چهره واقعی آن شخصیت و ارائه تصویری نادرست از آن نخواهد داشت. بنابراین، دشواری اساسی در تولید آثار نمایشی زندگی نامهای همین است که مخاطبان، از پیش، با آن شخصیت آشنایی دارند و هر گونه پرداخت بدون دقت و ظرافت را پس میزنند.
مجموعه «سالهای حادثه»
در سالهای اخیر، سینمای جهان مملو از پرترههای مختلف درباره شخصیتهای سیاسی، هنرمندان، ورزشکاران و... بوده است؛ از «نظریه همه چیز» درباره استیون هاوکینگ و «معاون» درباره دیک چنی گرفته تا «تاریکترین ساعت» با محوریت زندگی وینستون چرچیل و «حماسه کولی» درباره فردی مرکوری. سریال «تاج» هم یک اثر زندگی نامهای و موفق درباره ملکه بریتانیاست که روایت سرحال و نقادانه اش مخاطبان زیادی را در سرتاسر جهان به خود جلب کرد.
در سینمای ایران نیز از ابتدای دهه ۹۰، تولید آثار بیوگرافیک رو به افزایش گذاشت و مشخصاً، پس از موفقیت فیلم «ایستاده در غبار» با محوریت زندگی حاج احمد متوسلیان، به طور میانگین سالی یکی دو فیلم پرتره ساخته شده اند که بی تردید موفقترین آنها «موقعیت مهدی» ساخته تحسین شده هادی حجازی فر با محوریت زندگی شهیدان حمید و مهدی باکری است.
اما خارج از موضوع زندگی نامه شهدا، ظاهراً دست سینمای ایران به شدت خالی از پرترههای جذاب است و تنها تلاش درخور توجه سینماگران ایرانی در سالهای اخیر، به فیلم «غلامرضا تختی»، ساخته «بهرام توکلی» محدود میشود که اثری متوسط در کارنامه این فیلم ساز لقب گرفت. در عرصه پرداختن به زندگی نامه چهرههای عالم سیاست، سینمای داستانی منفعلتر از هر جای دیگر است و فیلم سازان ایرانی ترجیح میدهند که این وظیفه را به آثار مستند یا سریالهای تلویزیونی بسپارند؛ حال آنکه آثار مستند برد بسیار کمتری نسبت به سینمای داستانی دارند و تلاش سازندگان سریالهای تلویزیونی هم بیشتر ناظر به وقایع تاریخی و نه تمرکز بر یک شخصیت بوده است.
مجموعه «آفتاب و زمین»
در این میان، ساخت فیلمها و سریالهایی درباره شخصیتهای تاریخی و مذهبی مانند امام خمینی (ره)، بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، موضوع مهمترین پرترهای است که سینما و تلویزیون ایران نزدیک به چهار دهه برای تولیدش فرصت داشت، اما هیچ گاه در انجام آن توفیق کافی را به دست نیاورد.
فیلمها و سریالهایی که به زندگی و فعالیتهای امام خمینی (ره) میپردازند، میتوانند از جنبههای مختلفی ارزیابی شوند. از جمله این جنبهها میتوان به کیفیت تولید، بازیگری، فیلم نامه، کارگردانی و طراحی صحنه اشاره کرد، اما مهمترین وجهی که برای این قبیل آثار باید مورد توجه قرار گیرد، کیفیت بازنمایی درونیات شخصیت حضرت امام (ره) است.
سینما و تلویزیون ایران بدون یک اثر موفق و شش دانگ درباره امام خمینی (ره) است و این جای خالی را با هیچ توجیهی نمیتوان پر کرد.
یکی از مهمترین آثار در این زمینه، فیلم «فرزند صبح» به کارگردانی بهروز افخمی است. این فیلم با چالشهای فراوانی در فرایند تولید و اکران روبه رو شد و باوجود تلاشهای فراوان تیم سازنده، به نمایش در جشنوارهها بسنده کرد و به اکران عمومی نرسید. سرنوشت عجیب و غم انگیز «فرزند صبح»، احتمالاً یکی از مهمترین دلایلی است که مانع از تولید آثار درخور توجه با محوریت شخصیت حضرت امام خمینی (ره) شده است.
سریال «روح ا...» یکی دیگر از آثار برجسته در این زمینه است. این سریال به کارگردانی راما قویدل و با فیلم نامهای از سعید نعمت ا... که روایتش در دورههای مختلفی از زندگی امام خمینی (ره) میگذرد، از منظر فیلم نامه و قصه پردازی وضعیت مناسبی داشت، اما در نحوه اجرا، کارگردانی و بازی هایش، آن قدر قدرتمند نبود که بتواند به اثر ماندگاری در تاریخ تلویزیون ایران تبدیل شود.
برخی کش وقوسهای غیرضروری در فیلم نامه هم وجود داشتند که ریتم قصه را تحت الشعاع قرار میدادند. با این حال، تلاش سازندگان برای پرداختن به جزئیات و بازنمایی دقیق تاریخی، از نقاط قوت آن محسوب میشود. مشکل بزرگ سریال «روح ا...» این بود که به قدر کافی به شخصیت حقیقی حضرت امام (ره) نزدیک نمیشد و بیشتر در حد یک پندنامه اخلاقی درباره سیره ایشان باقی میماند.
سریال «معمای شاه»
یکی از چالشهای اصلی در ساخت آثار نمایشی درباره امام خمینی (ره)، انتخاب و پرداخت داستانهایی است که هم از نظر تاریخی مستند باشند و هم بتوانند جذابیت دراماتیک لازم را برای مخاطب ایجاد کنند. تحقق این هدف درباره امام خمینی (ره) بسیار دشوار است؛ زیرا ایشان چهرهای پرجذبه و کاملاً آشنا برای عموم مخاطبان ایرانی هستند.
اساساً تولید اثر پرتره از شخصیتهای مثبت، به مراتب دشوارتر از فیلم سازی با موضوع شخصیتهای منفی است. دراماتیزه کردن شخصیت چهرههای محبوب، کاری بسیار دقیق و دشوار است که کوچکترین خطایی در آن میتواند افکار عمومی را جریحه دار کند. ازاین رو معدود تلاشهای صورت گرفته با هدف پرداخت شخصیت امام خمینی (ره) نیز بسیار محتاطانه هستند و نمیتوانند به عمق شخصیت ایشان بروند.
علاوه بر این، فیلم و سریال ساختن درباره امام خمینی (ره)، به دلیل آشنایی نزدیک عموم مردم ایران با شخصیت ایشان، کاری مردافکن به شمار میرود. همه بچههای ایران، در طول دوران تحصیل، با امام و فعالیتهای ایشان آشنا میشوند و از طریق رسانههای گروهی، محافل خانوادگی و... نیز چیزهای زیادی را درباره شخصیت امام دریافت میکنند.
از این روی، یک فیلم ساز باید در قله تبحر و خلاقیت باشد که بتواند بدون تحریف کردن شخصیت تاریخی حضرت امام خمینی (ره) پرترهای از ایشان بسازد. در واقع، ایجاد تعادل بین دقت تاریخی و جذابیت دراماتیک، مشخصاً درباره امام خمینی (ره) کاری بسیار دشوار است.
ساخت آثار نمایشی درباره شخصیتهایی همچون امام خمینی (ره) با چالشها و مشکلات دیگری نیز همراه است؛ از جمله دشواریهای تحقیق و پژوهش تاریخی، به نحوی که بتواند فیلم ساز را به تفسیر یا روایتی ناشنیده و بدیع از شخصیت مورد نظر برساند. ساخت فیلمها و سریالهایی با دقت تاریخی بالا، نیازمند تحقیق و پژوهشهای گسترده است که بسیاری از تولیدکنندگان آثار نمایشی، زحمت آن را بر خود هموار نمیکنند.
در مرحله بعد، تبدیل کردن محتوای پژوهشی به محصول دراماتیکی که بتواند بر مخاطب اثر بگذارد، خود پروژهای مجزاست که سختترین بخش کار نیز به شمار میرود. این وضعیت، زمانی بسیار دشوارتر جلوه میکند که درباره تولید محصول نمایشی با محوریت یکی از محبوبترین و هم زمان شناخته شدهترین چهرههای تاریخ معاصر ایران صحبت کنیم.
فیلم سینمایی «یازده دقیقه و سی ثانیه»
یکی دیگر از مشکلاتی که بر سر راه تولید آثار سینمایی و تلویزیونی درباره پرداختن به حضرت امام خمینی (ره) وجود دارد، سیاست تولید آثاری با هزینه کم است که باعث میشود همین محصولات ساخته شده هم به قدر کافی جذاب نباشند و در نتیجه به چشم نیایند.
سریال «آفتاب و زمین» ساخته جواد شمقدری که در اواخر دهه ۷۰ از شبکه دوم سیما پخش شد و بیشتر بر زندگی پدر حضرت امام خمینی (ره) تمرکز داشت، «صنوبر» تله فیلم مجتبی راعی که به دوران نوجوانی امام (ره) و زمان قحطی ناشی از جنگ جهانی اول میپرداخت و همچنین تله فیلم «یازده دقیقه و سی ثانیه» و سریال «سالهای حادثه» از این دست آثار بودند که به خاطر کوچک بودن مختصات تولیدی و کمبود بودجه، نتوانستند نقش ماندگاری را در حافظه مردم ایران ثبت کنند.
تنها اثری که با این قبیل تولیدات تفاوتی اساسی داشت و با بودجه قابل قبولی ساخته شد، «معمای شاه»، سریال پرحرف و حدیث محمدرضا ورزی بود. این سریال میتوانست به پرترهای درجه یک از امام خمینی (ره) تبدیل شود، اما سازندگانش تصمیم گرفتند که به جای پرترهای با محوریت امام (ره)، یک روایت تاریخی پر از پرسوناژ را تولید کنند و امام خمینی (ره) هم یکی از آن شخصیتها باشد.